زهیر
من این زندگی خسته کننده و پر از قید و بند را دوست ندارم. من همیشه دوست دار یک زندگی عجیب و پر حادثه بوده ام شاید
خنده ات بگیرد اگر بگویم من دلم می خواهد پیاده دور دنیا بگردم توی خیابان ها مثل بچه ها برقصم، بخندم فریاد بزنم، من دلم
می خواهد کاری کنم که نقض قانون باشد...<\/h5>
فروغ
خوب است
اصلا حواست نیست که من دارم از پنجره اتاقم نگاهت می کنم
نوشته شده در پنج شنبه 92/1/29ساعت
9:43 صبح توسط الی|
نظرات ( ) |